به بهانه ۲۹ خرداد سالروز درگذشت دکتــــــر شریعتی

به بهانه ۲۹ خرداد سالروز درگذشت دکتــــــر شریعتی ( بزرگ مرد ایرانی )
---
امروز بیست و نهم خرداد است و به شهادت تقویم سالگرد درگذشت دکتر
علی شریعتی. می‌دانم و می‌دانید که در بحبوحه این همه تمسخر و طعن
و ناسزا-چه در میان عوام و چه در جامعه روشنفکری- به نیکی یاد کردن از
شریعتی "سرِ نترس” و آدمِ "مغزِ خر خورده” می‌خواهد.

این روزها اما نام شریعتی در جامعه ایرانی، بیش از آنکه تداعی‌گر
روشنفکری و مناقشات تئوریک و مسائلی از این دست باشد، یادآور
 پیامک‌های طنز‌آمیزی است که روز به روز، از حیث تعداد و سطح ابتذال،
غنی‌تر می‌شوند.

تخطئه موجودیّت و شخصیّت آدم‌ها، رسم تازه‌ای در میان مردمان این دیار
 نیست که این پیامک‌هایِ "آنتی‌شریعتی” عجیب به نظر برسد، ولی
اعتراف می‌کنم که گاهی ناخودآگاه قلبم تیر می‌کشد، نه از تمسخر
 شریعتی، که از تخفیف شخصیت یک انسان. شریعتی به کنار، انسان به
 ماهو انسان، قدر و شان و منزلتی دارد که گاهی همه در کنار یکدیگر
لکه‌دارش می‌کنیم و بعد همه دور هم، می‌خندیم.

عباس رضایی

دکتر شریعتی دست‌مایه طنز نیست

«دکتر شریعتی دست‌مایه طنز نیست» عنوان مطلبی است که «میرزاعلی آیت‌اللهی»، در صفحه شخصی خود در خبر آنلاین در مذمت پدیده‌ای که اخیرا با آن مواجه بوده، نوشته است.

در این مطلب می‌خوانیم: « افراد تحصیل‌کرده‌ای که زمان پیش از انقلاب اهل درد و مطالعه بودند به خوبی با ارزش‌های دکتر شریعتی آشنا هستند. دکترشریعتی کسی بود که در دوران سیاه اختناق با سخنرانی‌ها و کتاب‌هایی که از او انتشار یافت ( هرچند هر سخنران و نویسنده‌ای بدون اشکال نخواهدبود) توانست قشر وسیعی از جوانان پاک ‌ضمیری را که به دنبال دینداری بودند جذب و به طور همزمان در سه جبهه مبارزه‌ای را آغاز کند.

1- علیه رژیم پوسیده پهلوی

2-علیه مارکسیست‌های دوآتشه و التقاطیون مذهبی

3-علیه متحجرین و انجمن حجتیه

از همان زمان کینه دکتر شریعتی به دل هر سه گروه یادشده ماند و در دانشگاهها شاهد تخریب بی‌امان شخصیت این بزرگوار بودیم. شاید بهترین عامل خلع سلاح ایدئولوژیک مجاهدین خلق و فداییان و....... کتب دکتر شریعتی بود. البته نمی‌خواهم منکر ارزشمندی سخنرانی‌ها و کتب دیگر بزرگان بشوم ولی برقراری ارتباط با جوانان و نفوذ در اندیشه آن‌ها تخصص این جامعه‌شناس مسلمان برجسته بود . من فکر می‌کنم هیچ‌گاه دشمنان دکتر شریعتی از مبارزه با او منصرف نشدند و اینک سال‌ها پس از رحلت این دانشمند گرانمایه باز هم سعی خواهند کرد با تخریب شخصیت و اندیشه‌های او گذشته محوشده خود را احیا کنند و رنگ و لعابی تازه ببخشند.

آنچه باعث شد به این توضیح واضحات بپردازم حرکتی فراگیر در جهت ساخت جوک‌های بی‌محتوا با استناد به نام این بزرگوار است.

عده‌ای از مردم ما در طنزپردازی ید طولایی دارند و آن را از نان شب واجب‌تر می‌دانند. مدتی به قوم لر و ترک می‌پردازند و روزگاری اصفهانی و شیرازی و......اما آن چه مسلم است خود مخاطبان می‌دانند که نمک‌پاشی بین شهری کاری قابل تحمل است (هرچند افراط در آن هم صحیح نیست) ولی اگر روزی فقط در مورد یک قوم هجوم شدید لطیفه و جوک آغاز شود آن روز روزیست که باید اندیشید چه کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است......

اینک هجوم وسیع در مورد دکتر شریعتی و این که نام این بزرگوار دستمایه لطیفه‌های بی‌مایه و بی‌محتوا قرار گرفته نگران‌کننده است و از دو حالت خارج نیست. یا این که پشت پرده این کار فکر و اندیشه‌ای وجود دارد و ستاد فرماندهی تشکیل شده و جوک می‌سازد و پیامک می‌دهد و دراین میان اکثریت هم با غفلت و مسامحه دنباله‌رو این جریان شده‌اند یا این که بدون هیچ پیشینه فکری و به دنبال یک مزاح فردی این حرکت آغاز شده و ادامه یافته است؛ درصورتی که فرضیه اول درست باشد جای تاسف و حساسیت بیشتری وجود دارد و در غیر این صورت توجه به فرهنگ عمومی ضرورت خود را نشان می‌دهد.

در هر صورت باید بدانیم سخنان دکتر شریعتی جمله به جمله با فکر و اندیشه بوده و پرمغز و بامعناست ولو این که مورد نقد و یا اشتباه باشد.

هموطنان عزیز جا دارد با حرکتی همراه و هماهنگ از اشاعه این طنزهای بی‌معنی با دستمایه قرارگرفتن نام کسی که انقلابیون ما او را"معلم شهید" نام نهاده بودند پرهیز کنند.

من خودم از الان شروع می کنم